از وقتی که اخبار پیگیری قضائی جنایات سوله کهریزک مطرح شده دارم به «عروجعلی ببرزاده» فکر میکنم. سرباز وظیفهای که در حادثه ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ و حمله به کوی دانشگاه تهران در دادگاه نهائی بعلت سرقت یک ریشتراش مقصر شناخته شد و به چند ماه زندان محکوم گردید. این هم از دم و دستگاه قضائی ما. زندانیها به کنار، معلوم نیست در کشور ما به فرشته عدالت چقدر تجاوز شده، فقط آنچه همه میدانند این است که این فرشته مذکور سالهای سال است دیگر پیدایش نیست. زنده گذاشته باشند او را خوب است. سرعت بررسی قضائیمان هم که دیگر معلوم است. به سرعت ژیان مهاری گفته زکی. بگذریم. در عالم خیال به چهل سال بعد و دادگاه بررسی شکنجه و تجاوز در سوله کهریزک رفتم:
——————————
چهل سال بعد (سال ۱۴۲۸ خورشیدی) در همین ایام:
«دادگاه پیگیری رسیدگی به جرائم ارتکابی در سوله کهریزک و تجاوز به زندانیان امروز نیز در سالگرد حوادث چهل سال پیش به روال سنوات گذشته برقرار گردید. درپی دستور مقامات بالای کشوری قرار است چهلمین جلسه دادگاه اینبار بمدت یک هفته برگزار گردد و اگر پرونده به سرانجامی نرسید باقی قضیه به سالهای آتی موکول گردد.»
از روزنامه «اعتراض فعلی» مورخه ۲۴ مرداد ۱۴۲۸ خورشیدی
شنبه: سرباز وظیفه سابق «غریبعلی غلام زاده» به جایگاه شهود احضار شد. وی در مورد بدرفتاری با زندانیان مذکور اظهار بیاطلاعی کرد. وکیل وی گواهی خدمت نامبرده در سال ۱۳۸۸ در منطقه «پسکوه آباد علیا» را به دادگاه ارائه داد. دادستان از غریبعلی پرسید «پس تو که کهریزک نبودی چهل سال است توی این دادگاه چکار میکنی؟» و وی پاسخ داد «بابا قربان دهانت آقای دادستان. چهل سال است من دارم هر سال به این دادگاه احضار میشوم و شما اولین کسی هستید که توجه کرد من در پسکوه آباد خدمت کردهام نه در کهریزک». سپس وی به اتفاق نوهها و عروسها و دامادهایش دادگاه را ترک کرد. قاضی دادگاه در این زمینه به خبرنگار ما گفت «عجب! جدی؟ حالا سال دیگر باز احضارش میکنیم ببینیم چه میشود. تا سال دیگر خدا بزرگ است».
یکشنبه: در اوائل زمان دادگاه یک عنصر معلومالحال تماشاچی نما ناگهان داد زد که «چرا به کار مردم رسیدگی نمیکنید؟ چرا پرونده «دکتر بیژن کامبیز پور» سریعا به نتیجه رسید؟». نامبرده بلافاصله دستگیر و تا ساعت تهیه این خبر (هفت شب) فعلا به یک بار اعدام محکوم گردیده و اعتراف کرده که با صهیونیستها آبگوشت بزباش خورده. توضیح آنکه دکتر بیژن کامبیزپور از اراذل و اوباش محلهشان بوده که زیر زمین خانهشان را در همان سالهای چهل سال پیش به یک برادر بسیجی اجاره داده بوده و سر اینکه موتور هوندا ۱۲۵ این برادر عزیز نباید در پاگرد پله طبقه اول و زیر زمین پارک گردد با ایشان اختلاف داشته و به این برادر عزیزمان گفته «من چند بار است که خدمت شما عرض کردهام نباید این موتور را سر راه پارک کنید» که با شکایت این برادر ارزشی به دادگاه، دکتر بیژن کامبیز پور ظرف سه ساعت دستگیر، محاکمه و محکوم میگردد. حکم صادره هم صبح زود روز بعد در میدان اصلی محل اقامت این عنصر پلید به مرحله اجرا در آمد و جنازه وی تحویل خانوادهاش شد. خانه وی نیز بنا به حکم همان دادگاه به برادر بسیجی مذکور واگذار گردید. تمام هفتاد هشتاد بیمار این دکتر هم همه ظرف مدت پنج تا ده سال بعلت بیماریهای صعبالعلاجی که داشتند درگذشتند که همگی از طرف بنیاد شهید لقب «شهید» گرفتند.
دوشنبه: رئیس مجلس شورا خواهان برخورد شدید با متخلفان کهریزک شد. وی گفت «هیچ بخشش و کوتاهیای قابل قبول نیست. چهل سال گذشته که گذشته. چهارصد سال هم بگذرد ما باز موضعمان همین است که هست. باز هم خواهان مجازات عاملان این جنایات خواهیم بود. البته اگر جنایاتی صورت گرفته باشد. قرار است این مجلس نه مجلس آینده یک کمیته کاری تشکیل دهد و بررسی کنند ببینند اصلا کهریزک در کجای تهران بوده که مردم ادعا میکنند در آن شکنجه میشدند. ما هیچ کوتاهی و بخششی را تحمل نخواهیم کرد. ما سریعا ته توی قضایا را در خواهیم آورد.»
سهشنبه: «محمد حسینی» نوه یکی از شاکیان سوله کهریزک امروز شهادت داد که پدربزرگ مرحومش در زمانی که بیست و چندساله بوده در کهریزک شدیدا کتک خورده بهنحوی که تا سالها در حرکات عادی بدن مشکل داشته. در ادامه سردار بازنشسته «رادان» که نوه نتیجههایش زیر بغلش را گرفتهبودند به سختی از سر جایش بلند شد و به صورت «محمد حسینی» نگاه کرد و گفت «من شما را یک جائی دیدهام … شما جعفر پسر علی آقا بقال سر کوچه ما نیستید؟» و بعد یک پسگردنی به یکی از نتیجههای خود زده و به او گفت «مرتضی، خجالت نمیکشی؟ کی میخواهی حسابت را با علی آقا صاف کنی؟ من نمیخواهم در سن نود و چند سالگی از دنیا بروم و بخاطر چندتا بستنی در آن دنیا مدیون بقال محله باشم. کوفت بخوری بچه. بترکی». باقی نوهها و نتیجهها مرتضای نیمهجان را خونین و مالین از زیر دست و پای سردار نود و پنج ساله بیرون کشیدند. دادستان به سردار گفت «اشتباه میکنید. این آقا پسر بقال محله نیست. نوه یکی از شاکیان شما است از زمان قضیه کهریزک». سردار بلافاصله پرسید «چیچی ریزک؟». قاضی خمیازه کشان ختم جلسه دادرسی امروز را صادر کرد.
چهارشنبه: «رحیم الموالی الدکان التدبیر» فرزند ارشد یکی از قربانیان شکنجهگاه «ابو غریب» (چهل و چند سال پیش در بغداد) در دادگاه حاضر شد و به شرح آنچه بر پدرش رفتهبود پرداخت. وی سپس اظهار کرد «سرعت اینترنت در تهران اکنون در سال ۱۴۲۸ بسیار از سرعت اینترنت بغداد در منطقه سبز آن در سال ۱۳۸۶ بیشتر است که این خود نشان از این دارد که آمریکائیها در آن سالها چه جنایاتی در عراق مرتکب میشدند». توضیح اینکه سال گذشته (۱۴۲۷) سازمان ملل متحد به تعریف خود از شکنجه مورد «پائین بودن سرعت اینترنت در زندان انفرادی» را هم اضافه نمود و به دولت «سومالی» در آفریقا در این زمینه هشدار داد. هرچند که آگاهان این را بخاطر رابطه بد «سومالی» و سازمان ملل متحد با یکدیگر میدانند.
پنجشنبه: دادگاه رسیدگی به جرائم کهریزک امروز در یک نوبت صبح تشکیل شد. در این دادگاه سرباز وظیفه سابق «عوضعلی ببرزاده» بعلت دزدیدن تیغ ناست دو سوسمار یکی از زندانیان کهریزک به شش ماه حبس خانگی محکوم شد. دادگاه کهریزک حکم عوضعلی فامیل «عروجعلی ببرزاده» را بعلت اینکه ایشان بیست سال پیش بعلت بیماری سل فوت کرده به وراث وی تحویل داد و ختم دادرسی را اعلام نمود. پسر ایشان در مصاحبهای با خبرنگار ما گفت «اصلا بابای مرحوم من سربازی نرفت. بعلت بیماری سل معاف دائم شد. بعدش هم تا آخر عمرش اسیر بیمارستان و دکتر و دوا بود.»
در عین حال جشن بازنشستگی قاضی پرونده شکنجه و تحاوز در سوله کهریزک فردا جمعه در فاز پنج مجتمع مسکونی و لوکس «کهریزک» واقع در جنوب تهران برگزار خواهد گردید. روزنامه «اعتراض فعلی» بازنشستگی این قاضی شجاع که در طول چهل سال تنها کاری که کرده بررسی این پرونده ملی بوده و بس را به وی تبریک عرض میکند. فردا جمعه روزنامه منتشر نخواهد شد.