جرج بوش جاخالی داد کفش‌ها به ما اصابت کردند

پرتاب کفش به سوی رئیس‌جمهور در ارومیه (لینک به مطلب داغ بالاترین)

عمیقا امیدوارم این خبر صحیح نباشد. خدا خدا می‌کنم که این خبر فقط و فقط از یک منبع نقل گردد و کذب باشد. شوخی نمی‌کنم و طنز نمی‌نویسم.

می‌گویند تخم‌مرغ دزد شتر دزد می‌شود. کسی که تا دیروز به عکس رئیس‌جمهور یک کشور دیگر لنگه‌ کفش می‌زد امروز … بگذریم. یک سری معیارهای اخلاقی در هر جامعه‌ای وجود دارند که (خوب یا بد) نباید بشکنند. حریم‌ها و حرمت‌ها را ممکن است بتوان ذره‌ذره تغییر داد اما نباید آن‌ها را یک‌شبه به زمین زد و هزار تکه‌شان کرد. کفش‌های «منتظر الزیدی» که به سمت بوش پرواز کردند ظاهرا به یک سری از اخلاقیات ما ایرانی‌ها اصابت کردند و آنها را شکستند. این حرکت الزیدی را می‌شد به همراه و لابلای عکس‌‌ها و فیلم‌های سربازان آمریکائی در عراق صدها بار به خورد مردم داد اما چرا از مردم بخواهیم جمع بشوند و به عکس جرج بوش کفش بزنند؟ نباید گذاشت «خشونت فیزیکی» در میان لایه‌های مردم یک جامعه -آن هم در خاورمیانه که مردمش با یک غوره سردی‌شان می‌کند و با یک مویز گرمی‌شان- جا باز کند.

اینکه هرکس دزد گرفت با چوب و چماق آنقدر بزندش تا جان از تنش به در رود باعث این می‌شود که وقتی مردم رفتند خانه‌شان دست بر روی همسر و فرزند بلند کنند. ما نباید کاری کنیم که «اعتراض» به سیاست‌های آمریکا (چه بجا چه نابجا) با خشونت فیزیکی در جامعه خودمان همراه بشود. آنوقت روزی خواهد آمد که اگر من به افزایش کرایه‌خانه‌مان اعتراض داشتم به نشانه اعتراض بزنم شیشه صاحب‌خانه را بشکنم و او به نشانه اعتراض شکم زن و بچه من را بدرد.

می‌توان در اعتراض به آنچه آمریکا در جهان می‌کند ما در خیابان‌های‌مان راهپیمائی کنیم و شعار بدهیم و مشت گره‌کرده به آسمان کنیم و بعد همه زیر آفتاب سوزان بنشینیم و قطع‌نامه صادر کنیم و از دولت‌مردان‌مان بخواهیم که چنین کنند یا چنان نکنند. اما همین که این ابراز انزجار صورت فیزیکی پیدا کرد و مثلا آدمک فلانی را آتش زدیم یا با کفش به عکس بهمانی حمله‌ور شدیم آنوقت است که فردا هم لبنیاتی «اصغر آقا ماست‌بند» را به نشانه اعتراض‌ به و انزجار از اینکه آب توی شیر بسته آتش بزنیم و بعد عین همان مردم «برره» که برای اعتراض شیشه‌های خانه‌های‌شان را می‌شکستند برویم و بلائی بر سر خودمان بیاوریم.

متاسفانه راه مثلا معقول اعتراض در خاورمیانه همیشه خشونت فیزیکی به صریح‌ترین شکل خود بوده. راه نامعقول آن که دیگر بماند. چفت و بست جوامع اینجا اینگونه است. حرجی بر ایشان نیست. اما هنر دولت‌مردان این جوامع این است که این خشم را همواره به سمت خارج مرزهای خود هدایت کنند و به هیچ روی اجازه ندهند که این خشم در داخل مرزهای‌شان شکل فیزیکی بگیرد. لنگه‌ کفشی که به بوش بخورد یا نخورد حد نهایتش مضحکه چند شب کمدین‌های آمریکائی در تلویزیون‌های آمریکا را می‌سازد و بس. کفشی که به سوی مقام بالائی در کشوری در خاورمیانه پرتاب شود می‌تواند به تمام ساختار جامعه ضربه بزند. آنجا آمریکا است کسی با رئیس‌جمهورش کاری ندارد اما اینجا خاورمیانه است، یک مقام اجرائی از گندم و نان و آب مردم برای زندگی تا تامین زمین و قبر برای قبرستان و مرگ را باید اداره کند. ضربه یک کفش به یک استان‌دار اینجا اثرش خیلی وسیع‌تر است از ضربه همان کفش به رئیس‌جمهور غولی مثل آمریکا.

این راه‌های اعتراض فیزیکی را به مردم یاد ندهیم. بازی با آتش است در کشوری در قلب خاورمیانه. مردم عادی و عامی جامعه فرق «آمریکا» و «گلابدره» را نمی‌فهمند. فرق «جرج بوش» و «احمدی‌نژاد» را متوجه نیستند. تفاوت بین «خشونت» و «اعتراض» را که دیگر مطلقا چیزی درباره‌اش نمی‌دانند. تیغ در کف ایشان نگذاریم. شعار دادن و مشت گره کرده به آسمان حواله دادن چه بدی‌ای داشت که حتما باید کفش بزنی به عکس دشمن عکس او را جیز کنی؟

لینک این مطلب در بالاترین

4 پاسخ to “جرج بوش جاخالی داد کفش‌ها به ما اصابت کردند”

  1. سروش Says:

    اصلا این خبر منبع درست و حسابی بالاخره داره یا نه؟ فقط چند تا وبلاگ نوشتنش

  2. وحید Says:

    سلام
    من موافق خیلی ( 99% )از مسئولین نیستم . ولی اگر هر کدام از اینها به هر دلیلی سفر کاری خارج از کشور داشته باشد دوست ندارم در آنجا کوچکترین بی احترامی به وی بشود . چون فکر می کنم این عمل ، توهین به من نیز هست .

    اما قضیه این نوع برخورد واعتراض در داخل کشورها، برای مسئولین خودشان مقداری فرق می کند. شما هیچ جای دنیارا نمی توانید نشان دهید که از این نوع اعتراض نداشته باشند.(هرچند زیبا نیست ) حتی مردم ،سوسول ژاپن هم بعد از تعظیم !! این حرکت انجام میدهند.

    وقتی با کسی سرو کار داری که با ریا ( رجائی بازی) رئیس جمهور می شود . طی دوره مسئولیت و زمان سفرهای استانی وعده پشت وعده می دهد. و5% از آن را هم
    عملی نمی کند . با تحولات اقتصادی هر روز زندگی را برای مردم سخت تر می کند. اعتبار ایرانی را در جهان هر روز کمتر می کند. بر چسب تروریست را برای ما می خرد .دلار های نفتی را جای دیگر جز کشور خرج می کند…………بازهم بگم ؟

    اگر هم بشینی و به قول شما اعتراض آرام ونرم بکنیم . این فرد با تبسم از کنار مردم عبور می کند و حضور مردم را در خبرها استقبال از رئیس جمهور عنوان می کنند.

    بازهم تکرار می کنم این حرکات زیبا نیست .

    به نظر شما با «بچه پرو ها » چه باید کرد؟!!

    ——————-
    وحید عزیز

    ممنون از نظرت. ولله چه عرض کنم که خودم دنبال جواب هستم.
    با تشکر
    محمد

  3. forklarende Says:

    کفش‌های «منتظر الزیدی» که به سمت بوش پرواز کردند ظاهرا به یک سری از اخلاقیات ما ایرانی‌ها اصابت کردند و آنها را شکستند.
    سلام محمد جان من با این حرفت که پرتاب کفش منتظر الزیدی چهره ی ما رو خراب کرده باشه مخالفم چون اون عرب بوده و …. ما فارس هستیم و همه ی دنیا میتونه این رو درک کنه که ملیت کسی که این کارو کرد ایرانی نبوده شاید به جهان عرب توهین کرد با این کارش (که البته اعراب کلی حال کردند)اما به ما توهینی نشد.اگر این خبر راست باشه که فکر میکنم هست(لینکش رو هم دادم توی وبلاگ)من هم خوشحال میشم هم ناراحت.
    خوشحال از اینکه بالاخره یه نفر این چماقی رو که این دولت ازش استفاده میکرد برای اثبات اینکه امریکا کثافته و کلی مخالف داره تبدیل کرد به یک کابوس برای این دولت و شد عینهو تف سر بالا تا دیگه این احمدی نژاد ادعا نکنه بهترین دولت تاریخ جمهوری کثیف اسلامی بوده.
    از این ناراحتم که چرا یه حرکتی انجام شد که اصلا با معیار های اخلاقی جور در نمیاد و (ببخشید من چون با نژاد عرب به دلایل شخصی مشکل دارم ) با معیار های اخلاقی جور در نمیاد و عربی و ضد فرهنگ بوده.واقعا راه های بهتری هم بوده که این دوست عزیز بتونه اعتراضش رو برسونه (من با تف کردن توی صورتش موافقتر بودم تا پرتاب لنگه کفش)
    اما در هر حال حرکتی بوده که باید انجام میشده که این ادعای بیجای جمهوری اسلامی رو نقض کنه.که شد.

  4. samurai Says:

    انكه باد ميكارد طوفان درو ميكند
    سلام
    يه ضربالمثل امريكايي ميگه مرغ خانگي به خانه برگشته
    ببين دوست عزيز محمد جان نميدونم تو چند ساله كانادايي
    اما يه چيزي ميخوام بگم اينه
    رفتار مردم و دولتمردان مثل اينه عكس العمل يكديگره
    وقتي خشونت اموزش ميدي در پاسخ عطوفت نميبيني
    وقتي از صبح تا شب تو ي راديو تلويزون و روزنامه هاي دولتي فقط صحبت از دشمنه و اماده شدن براي مقابله با دشمن خشونت در رگ وپي جامعه جريان پيدا ميكنه
    چرا طبق شنيده ها دادگاهاي سوئیس سالي يكبار باز ميشوند (هر چند شايد اغراق باشد ولي به هر حال در ان نكاتي نهفته است )و لي امروز سخنگوي قوه قضائيه اعلام ميكند بيش از يك ونيم پرونده در داگاهاي ايران طي يك سال بررسي شده نشده ها بماند
    وقتي دولت رسما تشويق ميكند و اموزش ميدهد در مدارس و دانشگاها كه به صورت رئيس جمهوري كه دوست نداريد كفش بيندازيد و از ان خبرنگار چون يك قهرمان تجليل ميكند
    چرا يك ايراني حق نداشته باشد اين كار را با رئيس جمهور منصوب خود انجام دهد

بیان دیدگاه